مولای من می خوام باشما حرف بزنم


مولای من ! می خواهم امروز با شما حرف بزنم چرا که اعتقاد دارم ،یَسْمَعونَ کَلامی ،

پس ای آقای مهربانی ها ! در آغار سلام علیکم ،

نه تنها از طرف من بلکه ، عَنْ جَمیعٍ الْمومنینَ وَ المُومِنات ،

چرا که می دانم یُرَدَُون سْلامی.

یابنَ الصَّراطِ المُسْتَقیم ! امروز می خواهم عهدم را با شما تجدید کنم ،

عهدی که بارها آن را شکسته اما،اما هربار به دنبال فرصتی بوده ام که دوباره آن را تجدید کنم .

یابنَ البُدورِ المُنیرَه ! به من هم حق بده که گاهی تو را فراموش کنم

چرا که عَزیز عَلیَّ عَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تری ،

اما با همه ی وجودم اقرار می کنم تو را دوست دارم .

یابنَ یس وَ الذَّاریات ! به من هم لیاقت بده در چنین روزی دستانم را بالا برم و

از خدای بخواهم عَجّلْ لَنا ظُهورَه ، چرا که معتقدم ، نَریه قریبا .

یابنَ الاَنجمِ الزَّاهرَه ! هرچند گاهی دیگرانی که شما نمی پسندیدید را ، یاری نمودم ، دنبالشان رفتم و از آنها دفاع کردم ،

اما می خواهم که : اللهمَ اجْعَلنی مِنْ انْصارِه و اعوانه وَ الذّابینَ عنه وَ المُستَشهَدینَ بین یدیه .

یابنَ النَبإ العَظیم ! هر چند گاهی زیبایی های دنیا چشمانم را خیره کرده است ، اما

به من معرفت بده که بدانم که زیبایی تویی و همواره بخواهم : اَللهمَ الرنّی الطَّلعةَ الرَّشیدَه .
اما ای امام المنتظَر ! از امروز و در تمامی لحظات و ساعت ها تا پایان عمرم از تو

می خواهم عهد و بیعتی را که برگردنم است را حفظ کنم ،

عهدی که لا اَحولَ عَنْها و لا اَزول اَبدا .... ان شا الله

شادی در اسلام


شادی در اسلام

اسلام با اصل بازی و شادی مخالف نیست. در واقع بیان محرمات و احکام شرعی بازی و تفریح و شادی به منزله قرار دادن حدود در دریاییبرای لذت بردن از شنا و غرق نشدن است.شادی و تفریح لبریز از شور است و هیجان. اما شوری آن نباید مزه را از بین ببرد. نه نه اشتباه نشود، قصدمان تلخ کردن این لحظات شاد نیست، بلکه یادآوری این است که حتی ورزشی مانند بازی فوتبال که فعالیت اجتماعی است به ما «قانون‌گرایی»، «اخلاق»، «تعاون»، «رقابت رفاقتی نه خصمانه»، «ادب و وطن دوستی» و «اجتناب از تنبلی و کسالت» را آموزش می‌دهد، حیف است که اموری مانع این لحظات خوش باشد.
دستورات اسلام هم که برای «آرامش» و«آسایش» ماست، سودی برای خداوند هستی بخش ندارند، بلکه احکام اسلامی به ما می‌گوید زندگی مانند بازی اجتماعی هدفمند است. برای لذت بخش شدن این بازی قوانین آن را یاد بگیریم، اوت محرمات نزنیم، در آفساید چراغ قرمز قرار نگیریم و در میدان سبز زندگی با همکاری هم زندگی شادمانه و عاقلانه ای داشته باشیم. با این مقدمه در ادامه نگاهی به نظر اسلام درباره ورزش می کنیم و سپس برخی از احکام شرعی کاربردی جام جهانی را بیان می‌کنیم:
اسلام دین نشاط و شادابی است، با غم و حزن که سبب رکود شود مخالف است. اگر گریه و عزاداری بر شهدا به خصوص سالار شهیدان امام حسین(ع)را جایز می داند، به این دلیل است که در دل آن حرکت و پویایی است، نه افسردگی. امام صادق (ع) فرمود: «در حزن ما اندوهگین باشید و در شادی ما ،شاد.» دایره عوامل و اسباب نشاط، تفریح، بازی و شوخی بی نهایت است. خداوند رحمان فقط از بین آن‌ها قسم حرام را رد کرده‌است. ائمه توصیه کرده‌اند که برنامه روزانه خود را چهار بخش کنیم:
1- عبادت و مناجات با خدا ؛
2- کسب و کار حلال؛
3- معاشرت سالم؛
4- تفریح و لذت‌های حلال.
باز تأکید کرده‌اند که برای این که در زندگی هدفمند که همان بندگی خداست، برای موفقیت در سه قسم اول از تفریح و لذت حلال مدد بگیریم. ورزش،مورد توصیه جدی مراجع تقلید و سیره عملی ایشان است. عالمان دین علاقه زیادی به ورزش و ورزشکاران دارند. دو کتاب درباره «ورزش در اسلام» از دو روحانی (صبوری و هاشمی نوربخش) نوشته شده که خود ایشان مربی کاراته و مدرس این کتاب در حوزه و دانشگاه هستند. برنامه پیاده روی امام خمینی تا آخر عمرشان ترک نشد و برنامه کوهپیمایی در برنامه زندگی ایشان جای خود را داشت . از نظر اسلام بوستان نشاط، بازی، شوخی حلال، بسیار بزرگ است و به طور کلی دایره تفریج و لذت پنج فاز دارد:
1- متعالی و حکیمانه؛
2- مفید؛
3- مباح؛
4- مکروه؛
5- مبتذل و حرام (ترس افتادن در گناه و به قصد لذت جنسی).
دایره وسیع نشاط
دایره نشاط و تفریح حلال وسیع است و از پنج قسم، قسم پنجم آن، مرداب است که نباید نزدیک شویم. آن هم به نفع خودمان است نه خداوند رحمان؛ تصور کنید به مهمانی ای رفته باشیم و میزبان برای ما غذا و خوراکی های متنوع و متعددی آماده کرده باشد و از ما بخواهد که به فلان ظرف دست نزنیم چرا که اگرچه ظاهری جذاب و خوش رنگ و بویی دل انگیز و حتی مزه ای خوش دارند؛ ولی زهری کشنده دارند. ما یواشکی بخوریم و در دل از او نارحت باشیم که چرا مانع خوشی ما شده-است،در واقع بسیاری از ما وقتی از گناهی منع می شویم به جای تشکر از ائمه (ع) که خون و آسایش خود و خانواده خود را برای هدایت ما دادند فاصله می گیریم[1]